آتلیه
سلا م گلم خوبی
26 مهر به مناسبت سالگرد ازدواجمون و همون روز عروسی عمو جلال هم بود از فرصت استفاده کردیم و رفتیم عکس خانوادگی بگیریم این دو تا عکس هم قبل از تعویض لباس با لباسهای اسپرتت گرفتیم شما هم خسته بودی اونروز زود بیدار شده بودی و عصرش هم نخوابیده بودی با بابا فرشید رفته بودین آرایشگاه و حمام حسابی خسته بودی و نگذاشتی که لباسهای بیشتر تنت کنم و چند تا عکس دیگه بگیریم همش می گفتی مامان زود بریم خوابم میاد ما هم به این دو تا و دو تا عکس دیگه خانوادگی راضی شدیم
خانم عکاس بهت می گفت آراد جون پات رو اینجوری بزار دستت رو اینجوری شما هم می گفتی من می افتم اینجور وایستادی گفتی همینجوری خوبه عکس بگیر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی