فوت خاله زهرا
سلام عشقم خوبی پسر نازنینم
ببخشید خیلی وقته که نیومدم و به وبلاگت سر نزدم اینقدر که فکر و ذهنم مشغول بود و دل و دماغ اومدن رو نداشتم.
متاسفانه امسال بعد شروع شد سوم عید خاله زهرای عزیز تصادف کرد نزدیک شیراز و بخاطر شرایطی کا داشت نمیشد منتقل کرد متاسفانه 27 شهریور فوت کرد مصیبت بزرگ و سختی بود و روز مراسم چهلم خاله زهرا دوباره مصیبت جدید مامان سید مهربون (مامان بزرگ بابا) فوت شد منم شرایطم خاص بود و تحمل دو تا غم خیلی برام سخت بود اصلا اوضاع روحی خوبی نداشتم .
تو این مدتی که خاله بستری بود مامان جون مریم هم رفته بود شیراز از یک طرف غریب بودن و دور بودن شیراز و از یک طرف حال وخیم خاله مامان جو هم خودش چند بار اونجا مریض شد منم که نتونستم به خاطر شرایطی که داشتم برم و ....
پسر عزیزم نمیخواستم چیزهای ناراحت کننده بنویسم ولی بعضی اوقات چاره ای نیست اینو گفتم تا دلیل تاخیرم رو بدونی.
روحشون شاد