قبل از تولد شاهزاده
عشقم هنوز اون روزهای که با بابا جون منتظر بودیم که به دنیا بیای یادم نمیره خیلی دوست داشتم لحظه شماری میکردم که هر چه زودتر ببینمت همش اون تو شیطونی می کردی تکون میخوردی منم حسابی با بابایی ذوق میکردیم
با بابا جون خیلی تحقیق کردیم که یک اسم خوشگل برات انتخاب کنیم بالاخره انتخاب کردیم آراد .چون هم قشنگ بود هم معنیش خوبه
آراد
در تاریخ باستانی زرتشتی:نام یک فرشته که موکل بر دین و تدبیر امور و مصالح مردم است
در معنی لغوی:جوانمرد .آراینده.زینت دهنده
به تعبیر پارسی پهلوی:روز ٢٥ هر ماه شمسی به روز آراد موسوم است که زیبا بودن و تمیز و پاکیزه لباس پوشیدن تاکید شده است
تا سال ١٣٨٨ هم از این اسم ١١٧٠ بوده
عزیزم شاهزاده کوچولوی من فرشتهی کوچولو امیدوارم از اسمت خوشت بیاد
مادر جون برات یه عالمه وسایل خوشگل گرفته اتاقت خیلی ناز شده
روز سه شنبه ١٣ اردیبهشت ١٣٩٠ساعت ١٠ صبح فهمیدم تو وجودمی
روز شنبه ساعت ٨ شب ٨مرداد١٣٩٠ فهمیدیم که پسری و ٢٣٠ گرم هم وزن داشتی بابا خیلی ذوق کرده بود خوشحاااااااااااااال تو سونوگرافی دیده بود دست و پای کوچولوتو حرکت میدادی
روز پنجشنبه ١٢ آبان هم مادر جون مریم سیسمونیتو آورد یک جشن کوچولو هم گرفتیم اینم نمای از اتاقت البته الان این عکسها رو گرفتم و خیلی از وسایلت رو جمع کردم و یا استفاده شده.
روز جمعه ١٨ آذر هم رفتم مشهد منتظر تو که عمرم عشقم زمینی بشی