عزیز مامان آراد جونم دیشب شب یلدا بود طولانی ترین شب سال بابا جون فرشید یکشنبه رو مرخصی گرفت برای همین دیروز عصر یک کیک خوشگل درست کردیم و راهی خونه بابا جون شدیم عمه جون زهرا هم اومدن و چون همه بودند قرار شد یک تولد کوچولو بگیریم با چند تا بادکنک خونه رو تزئین کردیم و یک تولد کوچولو هم برای شما گرفتیم شب خیلی خوبی بود حسابی ذوق کرده بودی و میرقصیدی و بهت خوش گذشت برعکس پارسال که همکاری نمیکردی امسال همش میخواستی شمع فوت کنی عزیزم تولدت مبارک قربونت بشم که آقا شدی و با یک تولد کوچولو این همه خوشحال شدی عاشقتم عزیزمممممممممم دوستان خوبم نتمون قطع شده الان از خونه بابا جون این پست رو میزارم و به دلیل اینکه تو این هفته باید اسباب کشی کنیم...