اولین قدمهای جوجوی مامان
ناز نازی مامان یکی یه دونه من روز چهارشنبه ١٥ آذر ساعت ٨.٥ شب اولین قدمهای خوشگلت رو بدون کمک مامان و بابا برداشتی
بابایی داشت حاضر می شد که بره باشگاه قبلش با هم یکمی تمرین کردیم تو تونستی یکمی از پیش مامانی بری سمت بابایی تا بابایی رفت برگشت ما دو تا با هم دیگه حسابی تمرین کردیم از کنار مبل میومدی سمت مامانی باز تکار میکردیم و هر دفعه فاصله رو بیشتر میکردم تو هم از اینکه میتونستی خودت راه بری حسابی ذوق کرده بودی و میومدیخلاصه که تو تونستی ٦تا ٧ قدم خودت بدون کمک مامان راه بری اینقدر تمرین کردیم که خسته شدی و تا بابا برگشت خوابت برد منم اینقدر ذوق کرده بودم که به همه زنگ زدم و خبر راه رفتنت رو به همه دادم دوست دارم عشقققققققققققق مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی