این روزهای آراد جون
سلام پسر قشنگم عزیز مامان آزاد جووووووووونم
مامانی ببخشید که دیر به دیر میام قربونت بشم که روز به روز شیرینتر میشی و حرف زدنت خیلی بهتر شده اکثر کلمات رو میگی و حسابی وقتی جایی میریم بچه مودبی هستی و ازت راضیم خیلی هم مهربونی همه چیز رو ناز میکنی در و دیوار و حتی سطل آشغال
کلمات جدیدی که این روزها میگی خیلی زیاد شدن و همه یادم نمیمونه بعضی از کلمات جدیدت
ماکارانی:ماخارانی قاشق و چنگال:گوداش
لیمو:لیلو پرتقال:پرتقال انار:انار سیب:سیب گردو:گردو
اتاق:کوتاق بغل:بلغ
شامپو:شامپوت نارنگی :ناننگی هویج:ادیج
عاشق این حرف زدنتم که همه چیز رو غلط میگی عزیزم
چند روز پیش اومدی و بهم گفتی مامانی مامان جون عزیزم منم اینجوری شدم
یا اینکه وقتی برای خودم چایی میریزم میای و میگی مامان جوون چایی می خوری منم میگم بله و بعدش میگی مامان چایی آراد کو منم میگم آراد چایی نمیخوره و بعد میگی پس قندت کو آخه من چایی رو بدون قند میخورم و شما چایی رو بخاطر قند زیاد نگو این سوال جوابها بخاطر قند بوده نه چایی
اینقدر به جعبه ابزار بابایی علاقه نشون میدادی که چند وقت پیش رفتم و برات ابزار خریدم که دیگه دست به اونها نزنی و شما هم از اون موقع شدی مهندس و هر چیزی رو درست میکنی